قرآن راه هدایت

گروه ختم قرآن روزی یک صفحه و در جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان میباشد.

قرآن راه هدایت

گروه ختم قرآن روزی یک صفحه و در جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان میباشد.

قرآن راه هدایت

وبسایت گروه ختم قرآن یک صفحه ای

قوانین گروه:

1 - چت ممنوع

2 - صفحه قرآن مربوطه به هر روز و کلی مطالب دیگر هرشب توسط بنده در گروه قرار میگیرد.

3 - از گذاشتن مطالب غیراخلاقی و غیر اسلامی پرهیز شود.

برای عضویت در گروه ختم قرآن یک صفحه ای کلمه ★ختم★ را
به شماره 09377836114 داخل واتس آپ بفرستید.

نویسندگان
پیوندهای روزانه

چرا چادر سر میکنی؟

جمعه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۰ ب.ظ


چرا چادر سرمیکنی؟

 

نوشته یک خانوم محجبه :


داشتم سجاده آماده می کردم برای نماز، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر 

 

نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی؟

 

بر گشتم به سمت صدا، دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.

 

پرسیدم: با منی؟

 

گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثلتو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت 

 

نمی شوی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمی شوی از رنگ همیشه سیاهش؟

 

تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی ، چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.

 

خندیدم و گفتم: چقدر دلت ﭘُر بود دوست من! هنوز اگر حرف دیگری مانده بگو.

 

خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد.

 

گفتم: شاید حق با تو باشد عزیزم. پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت: بله.

 

گفتم من چادر را دوست دارم. چادر؛ مهربانیست.

 

با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای…

 

گفتم؛ چادر سر می کنم، به هزار و یک دلیل. یکی از دلایل چادر سر کردنم حفظ زندگی ِ توست.

 

با تعجب به چهره ام نگاه کرد.

 

پرسیدم با همسرت کجا آشنا شدی؟ گفت: فلان جا همدیگر را دیدیم، ایشان پیشنهاد ازدواج داد، من هم قبول کردم.

 

گفتم خوب؛ خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به مرد ها می گوید؛ غض بصر

 

داشته باشید یعنی مراقب نگاهتان باشید. تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز 

 

دیگر. این تکالیف مکمل هم اند، یعنی اگر مردی غض بصر نداشت و زل زد به من، پوشش من

 

باید مانع و حافظ او باشد، و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم، غض ِ بصر مرد و کنترل نگاهش باید مانع و حافظ من باشد.


همسر تو، تو را “دید”، کشش ایجاد شد، و انتخابت کرد. کجا نوشته شده است که همسرت


نمی تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است؟!


گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم.

 

گفتم: غریزه، منطق نمی شناسند، تعهد نمی شناسد. چه زندگی ها که با یک نگاه آلوده به باد فنا رفت.

 

من چادر سر می کنم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد، و نگاهش را کنترل نکرد، 

 

زندگی تو، به هم نریزد. همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که

 

محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادری که


بیشتر شبیه کوره است از گرما هلاک می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل

 

کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو. من هم مثل تو

 

زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق 


بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. من روی تمام ِ این علاقه ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم.



 سکوت کرده بود.

 

گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ 

 

جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.

 

حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟

 

بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … 

 

راست می گویی...

سکوت کرده بود.


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

۹۴/۰۵/۳۰ موافقین ۳ مخالفین ۰
محمد حسین محسنی

نظرات  (۱)

کاش این مطلب برای همه منتشر میشد که بخونن شاید تاثیر داشته باشه بر افکارشون
پاسخ:
ای کاش. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی